پرچین

مینویسم که یادم بمونه؛ یا از یادم بره.

پرچین

مینویسم که یادم بمونه؛ یا از یادم بره.

  • ۰
  • ۰

روزی چند بار قربونت بشمو میشنوم از آدمای مختلف، از دوست، رفیق، هم اتاقی و بلاه بلاه، ولی دلم واسه هیچکس ضعف نمیره که تو. تو که میگی قربونت بشم اینطوری میشم که هوم، خب! :)) یه بار هم بهت گفتم، گفتم کلا تو فاز خدانکنه و این‌ها نیستم در ری اکشن این جمله اما خب واسه تو اینطوری میشم که خب. :دی

میگی قربونت بشم و دل من غش میره. اما خب دو جا بیشتر غش رفت

 کجا؟ اونشبی که نوشتی «قربون جنگیدنت بشم». و بذار اعتراف کنم که هزار بار خوندمش. و هی زمزمه کردم قربون جنگیدنت بشم. من تا دنیا دنیا میجنگم که تهش همینو بشنوم. همه‌ی جنگام تا به امروز حلال شد با شنیدن همین یه جمله. که قربونت جنگیدنت بشم آخه؟ من بگردم دور تو که اینقدر قشنگ استفاده میکنی از کلمات. گذشت و دیشب یه جا به شوخی گفتم قلبم درد گرفت از اختلاف قیمت کتاب‌ها. بم گفتی «قربون قلبت بشم». و خوندمش و قلبم نزد. خوندمش و دلم قنج رفت واست.

 

یه شب بم گفته بودی «قربون تو که رفته‌ام و برنگشته ام دیگه». حالا بذار بگم قربون تو رفته‌ام و برنگشته‌ام آی ب.

  • ۹۸/۱۱/۳۰
  • Zz

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی