پرچین

مینویسم که یادم بمونه؛ یا از یادم بره.

پرچین

مینویسم که یادم بمونه؛ یا از یادم بره.

  • ۰
  • ۰

هشتاد.

گم شدم. گیجم، تنهام، خسته‌ام و از روال افتاده. شب‌ها دیر میخوابم و صبح‌‌ها دیر بیدار میشم. اغلب روزها امید دارم از امروز درستش میکنم و نمیتونم. امیدم کم‌جونه و ترسم‌ پرجون. اغلب فکر میکنم دارم گند میزنم و ‌بی‌حس و کرخت میشم از فکر بهش. سه چاهار شبه قبل خواب فکر میکنم به نبودن، مردن. دیشب تا مراسمم پیش رفتم، مثل یه شبح میچرخیدم و از دور نگاه میکردم به آدم‌ها، به خاک، به سنگ، به لباس‌های سیاه.

 

نمیدونم میتونم کاری کنم روزهای بهتری بیان یا نه، هیر وی‌ گو اگین‌گویان گیوآپ میکنم. هوم. 

  • ۹۹/۰۸/۰۹
  • Zz

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی